گراند20

متن مرتبط با «پلاسکو» در سایت گراند20 نوشته شده است

گفتگو با عکاسی که یک آتش نشان فداکار او را از مهلکه پلاسکو نجات داد: کتفم را گرفت و مرا انداخت وسط کوچه

  • صبح روز پنجشنبه ۳۰ دی ۱۳۹۵ حدود ساعت ۷:۵۹ بود که طبقات هشتم و نهم ساختمان پلاسکو که بیشتر شامل تولیدی های لباس بودند، در آتش سوخت. ناگهان آتش از بخش شرقی ساختمان زبانه کشید و دیوار شمالی ساختمان پلاسکو نیز به طور کامل فرو ریخت. این در حالی بود که یک عکاس خبری خانم پیش از ریزش کامل ساختمان برای عکاسی وارد پلاسکو شده بود و تا چند ساعت هیچ کس از سرنوشتش خبری نداشت. مرضیه سلیمانی عکاس خبرگزاری ایرنا که توسط یکی از آتش نشانان فداکار در لحظات آخر به بیرون از ساختمان رانده شده بود، حالا دقیقا پس از یک سال از حادثه از آن روز تلخ و از آن مرد آتش نشان می گوید که هرچه گشت دیگر هیچ وقت او را ندید. مرضیه حالا برای ما از صبح آن روز می گوید: «صبح روز پنجشنبه بود. شب قبلش تا دیر وقت برای پوشش جشنواره موسیقی فجر رفته بودم. کنسرت حامد همایون بود؛ آن هم در یک فضای خیلی شاد. برای همین اجازه داشتم که صبح پنجشنبه دیرتر سر کار بیایم. در راه بودم و چیزی نمانده بود که به خبرگزاری برسم که شنیدم پلاسکو آتش گرفته است. همکارم خانم موسوی که اتفاقا او هم شب قبل با من در جشنواره فجر بود، صبح زود برای عکاسی راه ..., ...ادامه مطلب

  • داستان تلخ پلاسکو

  • پروانه مافی نماینده مردم تهران در مجلس 30 دی ماه 95، برای مردم ایران تنها یک تاریخ نیست، بلکه در فهرست یکی از غمبارترین روزهایی قرار داردکه مردم یک شهر و حتی مردم یک کشور را داغدار کرد. نزدیک به یک سال از فاجعه پلاسکو که منجر به شهادت 20 تن از زبده ترین و فداکارترین آتش نشانان شد، می گذرد، اما گویی این داغ بر دل نشسته همچنان دل های ملت شریف ایران را می سوزاند. این داغ در دل افرادی که عزیزان خود را در این حادثه غمبار از دست داده اند و نزدیک به یک سال لب های آنها به خنده باز نشد، عمیق تر و سوزان تر است؛ خانواده هایی که 10روز را در ها له ای از امید و بیم و در انتظار بازگشت عزیزانشان از دل آهن گداخته گذراندند. داستان تلخ حادثه پلاسکو فقط به 30 دی و 10روز پس از آن ختم نشد، بلکه داستان زندگی تلخِ خانواده های این آتش نشانان و دشواری هایشان پس از آن که پدر، همسر یا پسر خود را از دست دادند، از همان لحظات ابتدایی آغاز شده و تا به امروز نیز ادامه دارد. گرچه بیانِ تمامی مشکلات داغداران این حادثه خارج از توان هر نویسنده و گوینده ای است، اما یکی از مهمترین مسائل پس از بروز حوادث پیش بینی شده ی ..., ...ادامه مطلب

  • داستان های تلخ پلاسکو

  • پروانه مافی نماینده مردم تهران در مجلس 30 دی ماه 95، برای مردم ایران تنها یک تاریخ نیست، بلکه در فهرست یکی از غمبارترین روزهایی قرار داردکه مردم یک شهر و حتی مردم یک کشور را داغدار کرد. نزدیک به یک سال از فاجعه پلاسکو که منجر به شهادت 20 تن از زبده ترین و فداکارترین آتش نشانان شد، می گذرد، اما گویی این داغ بر دل نشسته همچنان دل های ملت شریف ایران را می سوزاند. این داغ در دل افرادی که عزیزان خود را در این حادثه غمبار از دست داده اند و نزدیک به یک سال لب های آنها به خنده باز نشد، عمیق تر و سوزان تر است؛ خانواده هایی که 10روز را در ها له ای از امید و بیم و در انتظار بازگشت عزیزانشان از دل آهن گداخته گذراندند. داستان تلخ حادثه پلاسکو فقط به 30 دی و 10روز پس از آن ختم نشد، بلکه داستان زندگی تلخِ خانواده های این آتش نشانان و دشواری هایشان پس از آن که پدر، همسر یا پسر خود را از دست دادند، از همان لحظات ابتدایی آغاز شده و تا به امروز نیز ادامه دارد. گرچه بیانِ تمامی مشکلات داغداران این حادثه خارج از توان هر نویسنده و گوینده ای است، اما یکی از مهمترین مسائل پس از بروز حوادث پیش بینی شده ی ..., ...ادامه مطلب

  • گزارشی از تحرکات برای بازگشایی پلاسکو

  • گزارش میدانی روزنامه «قانون» از تحرکات برای بازگشایی پلاسکو را می خوانید. انگار که زخمی عمیق بعد از مدت ها درد و خونریزی بی وقفه، اندکی آرام گرفته باشد. پلاسکو را می گوید: « 40 روز دیگه میشه یک سال. شاید تو سالمرگش تولد براش گرفتیم». لبخند می زند و تک و توک کسبه ای را تماشا می کند که کنارش ایستاده اند. پاساژ پلاسکو مثل جانشان است؛ می خواهند با چنگ و دندان نگهش دارند. همین قدرش هم که مانده، باید تا سال های بعد خاطره پلاسکو را نگه دارد. کسبه آسیب دیده پلاسکو به صورت ناشناس کنار در اصلی پلاسکو ایستاده اند و مردمی را می بینند که با حسرت از مقابل پاساژ مخروبه عبور می کنند و می گویند:«اه! یادش به خیر پلاسکو» یا «اینجا همون پلاسکوی معروفه که پارسال ریخت پایین». غریبه هایی که سعی می کنند در ذهن شان روی مخروبه ها، تصویری از پاساژ را بسازند، خبر ندارند در 50 سالی که پاساژ شاد و زنده فعالیت می کرد، چه لحظه هایی در آن خلق شد. بازگشت روزهای خوب کسبه می خواهند دوباره به هر قیمتی به آن روزها برگردند. جای خالی نگهبان های کشته شده و آتشنشان هایی را که برای نجات بنای قدیمی شهر آتش به جان شهید ...,بازگشایی ...ادامه مطلب

  • جدیدترین مطالب منتشر شده

    گزیده مطالب

    تبلیغات

    برچسب ها